گذشتهی ساده:
hung togetherشکل سوم:
hung togetherسومشخص مفرد:
hangs togetherوجه وصفی حال:
hanging togetherمتحد بودن، متفق بودن، اتفاقنظر داشتن
During tough times, it's important for friends to hang together and support one another.
در زمانهای سخت، مهم است که دوستان متحد باشند و از یکدیگر حمایت کنند.
The team will only succeed if they learn to hang together and communicate effectively.
تیم تنها درصورتی موفق خواهد شد که یاد بگیرد اتفاقنظر داشته باشد و بهطور موثر ارتباط برقرار کند.
انگلیسی بریتانیایی سازگاری داشتن، همخوانی داشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Despite the challenges, their ideas really hang together in the presentation.
باوجود چالشها، نظرات آنها واقعاً در ارائه سازگاری دارد.
It's essential that the evidence presented in court hangs together to support the case.
ضروری است که مدارک ارائهشده در دادگاه برای دفاع از پرونده همخوانی داشته باشند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hang together» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hang-together